کتاب آن فرانک: خاطرات یک دختر جوان

اثر آن فرانک از انتشارات نشر کتاب پارسه - مترجم: شهلا طهماسبی-برترین آثار نویسندگان زن

آن فرانك پانزده ساله، مظهر تعقيب و آزار يهوديان از سوی نازی‌ها به شمار می‌آيد و خاطرات او را در رديف خاطرات تاريخی مانند خاطرات كاترين منسفيلد، آنايس نين و ليف تالستوی دانسته‌اند.


خرید کتاب آن فرانک: خاطرات یک دختر جوان
جستجوی کتاب آن فرانک: خاطرات یک دختر جوان در گودریدز

معرفی کتاب آن فرانک: خاطرات یک دختر جوان از نگاه کاربران
Het Achterhuis: Dagboekbrieven 12 juni 1942 - 1 augustus 1944 = The Diary of a Young Girl, Anne Frank
The Diary of a Young Girl, also known as The Diary of Anne Frank, is a book of the writings from the Dutch language diary kept by Anne Frank while she was in hiding for two years with her family during the Nazi occupation of the Netherlands. The family was apprehended in 1944, and Anne Frank died of typhus in the Bergen-Belsen concentration camp in 1945. The diary was retrieved by Miep Gies, who gave it to Annes father, Otto Frank, the familys only known survivor, just after the war was over. The diary has since been published in more than 60 languages.
تاریخ نخستین خوانش: روز دوازدهم ماه اکتبر سال 2001 میلادی
عنوان: آن فرانک - خاطرات یک دختر جوان؛ نویسنده: آن فرانک؛ مترجم: رویا طلوع؛ در 327 ص؛ ای.بوک
خاطرات «آن فرانک» یادداشتهای روزانه ی یک دختر نوجوان یهودی ست که در تابستان سال 1942 میلادی در بحبوحه ی جنگ جهانگیر دوم، در وحشت از نازی‌ها، مجبور شد همراه با اعضای خانواده‌ اش، در شهر آمستردام به زندگی مخفی روی آورد. به مدت دو سال «آن» و پدر و خواهرش، با چهار یهودی دیگر، در آن مخفیگاه به سر بردند. «آن» خاطراتش را در دفترچه‌ ای یادداشت می‌کرد. سرانجام نازی‌ها همه‌ ی آن‌ها را دستگیر، و روانه ی اردوگاه‌ های مرگ کردند. از آن هشت نفر، تنها پدر «آن فرانک»، جان سالم به در برد، و در پایان جنگ، خاطرات دخترش را منتشر کرد. ا. شربیانی

مشاهده لینک اصلی
پدر و مادر عزیزم، دوستان عزیز! این پایان کار من است. آمده‌اند که من را برای تیرباران شدن ببرند، به جهنم. مردن در منتهای پیروزی کمی تاسف‌آور است، اما چه اهمیتی دارد؟ اهمیت یک واقعه تنها در خیال آدمی‌ست - پییر بنوآ 8 فوریه 1943 / برداشت آزاد از نامه‌های تیرباران شده‌ها

نامه‌ای به آن فرانک

دخترک عزیزم

تا امروز هرگز پیش نیامده بود که گذر از یک صفحه‌ی کتاب به صفحه‌ی آخر برایم چنین عذاب‌آور و ناراحت کننده باشد. کتاب‌های زیادی خوانده‌ام که نویسنده آن را نیمه‌کاره رها کرده، اما هیچ پایان باز و به سرانجام نرسیده‌ای این اندازه برایم دردآور نبود. کتاب را اگر فارغ از سرگذشتت بخوانم، چیزی نیست جز دلنوشته‌های یک دختر تازه بالغ: شرح ماجراهای بی‌اهمیت، احساسات پرشور دوران نوجوانی و غرولند‌هایی درباره‌ی خوراک و وضعیت زندگی در دوران جنگ جهانی دوم. اما حالا که می‌دانم چه بر سرت آمده، مگر می‌توانم از آرزوهایت، از آینده‌ای که برای خود متصور بودی، از رویاها و امیدهایت، به سادگی بدون اندوه و اشک بگذرم؟ تو آرزو داشتی وقف چیزی شوی، می‌خواستی مفید شوی و برای همه‌ی آن‌ها، حتی کسانی که هرگز ندیدی لذت بیافرینی. می‌خواستی بعد از مرگت هم به زندگی ادامه دهی. اگر چه خاطراتت آن‌طور که می‌خواستی به پایان نرسید، اگر چه داستان روزهای خاکستری ولی پر امیدت ناتمام ماند، اما من داستان نانوشته‌ی تو را تا بلندای دودکش‌های آشویتس دنبال کردم، تا گورهای دسته‌جمعی برگن. تو به آرزویت رسیدی. تو برای من و هزاران تنِ دیگر نمادی هستی از معصومیت، امید و کودکی‌ای که به یغما رفته است. اگرچه زندگی تو از دست رفت، اما عشقِ تو به زندگی، به درخت، به آسمان در قلب ما نیرویی شد برای مبارزه با آن بخش از سرشت انسان که فرصت زیستن را از تو گرفت، تا سرنوشت تو در کودکان دیگر تجسم نیابد، تا تو و پتر آخرین فرزندان انسان باشید که به صلیب بی‌عدالتی و تبعیض کشیده می‌شوید. آری، ما قسم خوردیم و تا آن روز که انسان یارِ انسان باشد مقاومت خواهیم کرد

تهران - 12 فوریه 2018

مشاهده لینک اصلی
چرا بررسیهایمان را انجام می دهیم؟ دلایل زیادی وجود دارد که من حدس می زنم. اما برای این بررسی فقط یک مورد وجود دارد. من این را برای وجدان من نوشتم از آنجایی که من این کتاب را ارزیابی کرده ام، همیشه به خودم می اندیشم که آیا آن را با چیزی شایسته ای ارزیابی کرده ام یا آن را صرفا با همدردی (بعضی از آنها به آن رای دادند)؟ خواندن بررسی های دیگر (اگرچه اکثر مردم فقط آن را ارزیابی می کنند و ادامه داد) من با بسیاری از سوالات دیگر مطرح کردم و همچنین به من ایده ای از آنچه مردم به طور کلی در مورد او و خاطرات او می اندیشید، به من نشان دادند. بنابراین شروع به کار می کنیم. آیا این مقاله کتاب را بخوانید یا حتی آن را ارزیابی کنید؟ دفتر خاطرات یک کتاب نیست و خاطراتی به معنای چیزی شخصی نیست؟ بله آنها هستند، اما Annes مایل بود خاطرات خود را منتشر کند و حتی با تغییر اسم هایش به یادداشت های روزانه خود ادامه داد. وقتی این کتاب را شروع کردم، می دانستم که چگونه پایان می یابد و چه کسی نمی کند! من حداقل انتظار داشتم، دانستم که او 13 ساله بود، اما او فقط به خاطر چشم اندازی که از زندگی اش گذشت، شگفت زده شد. او فکر کرد و بیش از چند چیز نوشت که تا زمانی که من آن را بخوانم، به ذهنم نرسید، اما در طول زندگی من اعمال شده بود. او بارها مرا خندید و بارها مرا ناراحت کرد. اگر او چیزی را احساس کند، نوشتن او قطعا من را تجربه کرد و بنابراین او انتظارات من را با حاشیه های بزرگ برطرف کرد. من در بسیاری از بررسی هایی که افکار او از دوران نوجوانی دورتر بود، خوانده ام. مطمئنا آنها شرایط سختی را به شما می رسانند و مسئولیت آن را بر عهده دارند، اما افراد دیگری نیز تحت همان سقف زندگی می کنند و در همان شرایط زندگی می کنند و رنج بر آنها حتی تاثیر می گذارد. به یاد داشته باشید تبادل نامه بین دو خواهر، در آن زمان پس از خواندن نامه مارگوت، برای اولین بار متوجه شدم آن هنوز در میان آنها فرزند بود. برخی می گویند که او می تواند خود و افکار و اعمال خود را از دیدگاه های مختلف تجسم و در نتیجه گناه اوست. چیزی که با خاطرات است این است که این یک دیدگاه یکپارچه از وقایع است. او افکار خود را نوشت و آنچه که او از دیگران نوشت، تفسیرش از آنها بود ..... من آن را در ذهنم قرار داده ام، اما نمیتوانم آن را به کلمات بگویم و چرا باید! آیا مهم است که او دختر است؟ NOA € ™ از من آخرین چیزی که به من رخ می دهد این است که بسیاری از مردم آن را بی علاقه و خسته کننده می دانند. من آن را دوست داشتم، نمی توانستم بهتر شوم. منظورم این بود که آنها برای دو سال زندگی خود را در یک خانه پنهان کرده بودند، حتی بدون باز کردن پنجره؛ آنها حلقه قتل را حل نمی کردند. من به یاد داشته باشید زمانی که من در نیمه راه از کتاب بودم، هر بار که بخواهم هر بار به آخرین روزنامه مراجعه کنم و روزهای باقی مانده را شمارش کنم. من خیلی غمگین و افسرده بودم و آخرین چیزی بود که برای من اتفاق افتاد که آن را بی علاقه بود؛ من فقط با آرزوی خودم برای دیدن جهان خارج دوباره، احساس باد تازه و رفتن به مدرسه، اما ... این یک کتاب برای لذت بردن از بسیار نیست؛ ما آن را خواندن برای به دست آوردن بینش از سختی که مردم باید در طول این هولوکاست. از طریق این کتاب او به ما بهترین دیدگاه را از بدترین جهان می دهد. هیچکس تا به حال از جنگ استفاده نکرده است؛ همه این ها باعث درد و بدبختی می شود. همه این گفته می شود که هیچ چیزی برای بررسی این کتاب وجود ندارد، اما آن را به عنوان مکتوب دربارۀ انگیزه های جنگ مورد قبول قرار می دهم. بدترین سوال که به نظر می رسید در سراسر چهره من قرار داشت: آیا این کتاب معنی آن این است که اگر آن از هولوکاست جان سالم به در برد و زندگی کرد تا به سن تبدیل شود؟ آیا آن را معروف شده است در حال حاضر؟ خیر او باقی نمانده است و با او پاسخ به این سوال را به پایان رسید و هیچ کس نمی تواند او را به عقب بر گرداند.

مشاهده لینک اصلی
قصد من برای نوشتن یک بررسی برای این کتاب این است که همه نظرات منفی را به SHUT UP بگویم! من همه چیز را برای همه حقانیت می دهم که نظراتشان را بیان کنم، اما بعضی از بررسی های یک ستاره را خواندم و از اینکه چند نفر در مورد این کتاب می خوانند، شوکه شدم. قبل از اینکه یک نظر بگذارم، به مردم توصیه می کنم چند چیز را در نظر داشته باشید: 1. این چیزی است که DIARY کتابی نیست که برای سرگرمی کردن مردم باشد. اگر فکر می کنید خسته کننده بود، به من پاسخ دهید، چندین چیز جالب را می توان در 3 سال گذشته در یک مکان قفل کرد؟ 2. برای کسانی که در مورد نوشتن توضیح می دهند، این یک دفتر خاطرات 14 ساله است !! او این را با قصد بردن پولیتزر ننوشته است. 3. برای کسانی که ایدئولوژی های خود را بیان کرده یا نازیسم را تصویر می کنند. سلام!! او 14 سال داشت !!! و شاید ... شاید شاید توجیه شود که فکر می کند که او چگونه فکر می کند که او آن را زنده نگه داشته است، برخلاف بسیاری از ما که روی مبل های راحت ما نشسته اند و همه چیز XYZ را در جهان مورد انتقاد قرار می دهند. من معتقدم هیچکس حق ندارد بررسی بسیار کمتر انتقاد از یک سند کتبی از یک زندگی 14 ساله که آن را از طریق بدترین شرایط و از طریق مشکلات ما حتی نمی تواند تصور کنید زندگی می کنند از طریق. برخی از مردم فکر می کنم راه آنها انجام دهد. EDIT 27 سپتامبر 2013: من هرگز تصور نکردم که برای این بررسی خیلی دوست دارم. این فقط بدان معنی است که بسیاری از مردم در مورد این کتاب عاطفی هستند و نظرات منفی را به عنوان یک توهین شخصی محسوب می کنند. من این بازبینی را در فریم ذهنی بسیار هیجان انگیز نوشته ام. یک سال بعد، اکنون که من مسن تر، عاقلانه تر و بالغ تر هستم، متوجه می شوم که می توانم علامت تعجب کمتری استفاده کنم. :پ

مشاهده لینک اصلی
من در حالی که این خواندن را احساس میکردم، احساس میکردم احساساتی است. به طور مداوم در عقب ذهنم بود که این رمان معمولی نیست و یا حتی یک حساب واقعی در زندگی. این دفتر خاطرات کسی بود. هر صفحه ای که با اعتماد به نفس نوشته شده است، هر کلمه ای افکار نزدیک ترین قلب این دختر جوان را نشان می دهد. به عنوان یک خبرنگار خودم، گاهی اوقات خودم را متعجب می کنم، \"اگر فرد دیگری این را بخواند؟\"، من باعث می شود که چقدر فورا کلماتم را فیلتر کنم. اما پس از آن، منظور از یک دفترچه یادداشت یا مجله فقط مخالف است؟ برای ضبط یک افکار صادقانه و ناکارآمد؟ در حالی که خواندن آن فرانک â € \"خاطرات یک دختر جوان من حس می کنم که هیچ گونه چنین\" فیلتر \"رفتن وجود دارد. از سن 12 تا 15 سالگی آن، زندگی فوق العاده ای را تجربه کرد و به سرعت در سالهای پس از سالهاش در فهم و درک اوضاع وحشتناک رشد کرد. در این کتاب شگفت انگیز است. مهم نیست که چقدر فهم و درک شما از رویدادهای جهان که آن و خانواده اش را به پنهان کردن زندگی می اندازند، چقدر وسیع بود یا محدود بودم. قبل از خواندن این، پیش از این خواندید، فرض کلی این بود که «زمان، زمان جنگ بود. آنها برای زندگی خود پنهان شده بودند. آنها همیشه باید بدبخت باشند. چه کسی احتمالا چیزی را پیدا می کند که در آن زندگی می تواند مفید باشد یا از آن استفاده کند؟ â € به طور خلاصه، البته من مجبور شدم بازبینی کنم. بیت های زیبایی، مهربانی و حتی طنز در مکان های غیر منتظره ظاهر شدم. و چرا باید من نباشم؟ آرن زندگی ما خیلی مشابه نیست؟ آه - ما بمب ها را نابود نمی کنیم و سعی می کنیم به صدای آتش زدن (حداقل در کانادا) بخوابیم. اما ما، هر کدام از ما، اغلب با نوعی فاجعه یا جنجالی مواجه هستیم. گاهی اوقات ممکن است یک سال تمام یا بیشتر داشته باشیم. و با این حال، آیا شناخت روح انسان همیشه از طریق درخشش می کند؟ این کار واقعا سخت و دشوار است 24 ساعت در روز. مهم نیست که زندگی روزمره چقدر دشوار و چالش برانگیز است یا خیر، ما همه جاهایی را که شاد هستیم بوجود می آوریم، و گاهی اوقات این اتفاقات کوچک است که بقیه آن را تحمل می کنند. در سطح شخصی، خودم را مقایسه کردم Anne دوران کودکی به پدر و مادر من. پس از همه، او تنها یک سال جوانتر از مامان و بابا من بود. من فکر می کنم به داستان هایی که از سال های نوجوانی خواسته اید فکر کنید و فکر کنید که در لحظه ای که پدر و برادرانش گاو را سرازیر کردند، آن را در طرف دیگر جهان پنهان می کرد. در زمانی که مادر من آرایش را کشف کرد، آن متوجه شد که زندگی هرگز دوباره جوان نیست، لذت بردن و بی رحم مانند قبل از جنگ. یک نسل، بی گناهی را از دست داد، اما به روش های مختلفی. من آن فرانک را «خاطرات یک دختر جوان را به مطلقا هرکسی توصیه می کنم، زیرا اعتقاد دارم که برای هر کسی حقیقت یا روشنگری دارد. من این کپی را ندارم - آن را از کتابخانه مدرسه دخترم قرض گرفتم. او بعدا خواندن آن را خواهد داشت. او 10 ساله است و شما می توانید شرط بگذارید که قبلا کپی خود را خریداری می کنم، زیرا دوباره خواندن آن را به زودی خواهم کرد.

مشاهده لینک اصلی
صادقانه، من فقط نمی توانم آن را انجام دهم. من نمیتوانم خودم را به پایان برسانم. من سه بار تلاش کرده ام و هر بار مجبورم آن را کنار بگذارم. کتاب و فیلم درباره هولوکاست جذاب هستند، اما نه این. متاسفانه، من مشغول به کار نبودم و نمی توانستم کمکتان کنم. من باید چند سال دیگر دوباره امتحان کنم در بالا، من به شدت بر این باورم که آن فرانک، اگر او از جنگ جان سالم به در برد، بزرگتر خواهد شد و به عنوان یک نویسنده مشهور و پر فروش است. در سن 13 سالگی کلمات او بهتر از بسیاری از نویسندگان معروف امروز است.

مشاهده لینک اصلی
اگر تنها دفتر خاطرات آن فرانک، تخیل خویش بود. اگر این بدان معنا بود که این دختر باهوش، هوشمند و صریحا همراه با بسیاری از دیگران در اردوگاه کار اجباری بلسن درگذشت و هولوکاست هیچگاه اتفاق نیفتاد، این امر فوق العاده بود، اما این اتفاق افتاد، و این باعث می شود خواندن این خاطرات حتی بیشتر دلهره آور است. برای یک دختر 13 ساله، آن چنین بیان شد - همانطور که افکار و احساسات خود را در مورد خود بیان می کند و دیگران قابل توجه است. آن ها قادر به تجزیه و تحلیل خود را به طور خاص به طور صحیح، توانایی های خود، شکست، ضعف. به عنوان یهودیان در نازی تحت اشغال هلند، آن و پدر و مادر او و خواهر Margot، مجبور به فرار از خانه خود را در آمستردام برای فرار از ضبط. از سال 1942 تا 1944 آنها اتاق هایی را در یک ساختمان اداری قدیمی اشغال می کنند که آنها آن را Secret Attachment می نامند. دفتر خاطرات Annes جزئیات زندگی روزمره در محدوده خانه امن خود را مشخص می کند. آنها اتاق را با یک زن و شوهر دیگر و فرزند نوجوان خود و همچنین یک دندانپزشک سابق به اشتراک می گذارند. همانطور که انتظار می رفت، اختلافات زیادی وجود داشت، که در چنین نزدیکی نزدیک به دیگران و حتی در خانواده های خود زندگی می کردند. فقط چند نفر از کارکنان اداره در مورد The Secret Attaché می دانستند و این افراد هستند که آنها را با غذا نگه داشتند، اما با توجه به این واقعیت که همه چیز به دلیل جنگ به میزان تقریبی بود، همه چیز کمی در زمان های گریخت. با این حال، جایگزینی برای آن وجود ندارد. در اوت 1944 روزنامه آنس ناگهان ساکت می شود. کلمات بیشتری در صفحات آن نوشته نشده است. آنها آنها را به نازی ها خیانت کردند و آنها را دستگیر و به اردوگاه های کار اجباری مختلف منتقل کردند. دفترچه خاطرات پشت سر گذاشت و توسط پاک کننده دفتر پیدا شد. بعد از اینکه در دو اردوگاه کار اجباری به سر می برد، آن و خواهر مارگوت او در نهایت به سمت برگن-بلسان فرستاده شدند که هر دو آنها مردند - آن تنها 15 سال داشت. فقط اتو فرانک (پدر دختران) جان سالم به در برد و دفتر خاطراتش به او بازگردانده شده است. این یکی از آن کتابهایی است که سکوت بر روی آن پایان مییابد. چگونه می توان یک بررسی را نوشت؟ چگونه عدالت را انجام می دهی؟ من صادقانه نمی دانم همه چیزهایی که می توانم بپردازم این است که اگر آن را از بین ببریم، آن را به یک دنیای زشت تبدیل خواهد کرد، اگر جایی زندگی نکنیم، جاه طلبی آن بود که نویسنده باشد، و با این حال، حتی در مرگ، او با کمک به ما اجازه داد تا این دو سال در مخفی کردن با او، و به ما فرصتی برای دیدن آنچه که یک روح زیبا بود. اکنون خیلی ناراحت هستید

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب آن فرانک: خاطرات یک دختر جوان


 کتاب To Kill a Mockingbird
 کتاب Rebecca
 کتاب Wuthering Heights
 کتاب جنسیت و زندگی روزمره
 کتاب یاد آوردن آنچه هرگز نبوده
 کتاب یک صدف و ده مروارید